درباره وبلاگ


بیشترازهمیشه دلواپس خودمم ...بایدبیشترمواظب خودم باشم..این وب ونوشته های بهم ریخته اش هیچ مخاطبی نداره من نه این حس هارو دارم ونه ندارم...میام چندپست مینویسم ذهنم خسته بشه برگردم به دنیای واقعی...متاسفانه یا خوشبختانه من ودلم این روزهاهیچ مخاطبی نداریم وهیچ وابستگی...باکلمات بازی میکنم واینجاباهاشون سرگرم میشم...زیادمینویسم اما نوشته هایی که حسم رو نقاشی میکنه رو جزخودم هیشکی نمیخونه ...شعرمیگم...داستان مینویسم ..اما ازدسترس خوندن ها ونظردادن های همه خارج شده اند...اینجا ومن رو زیادجدی نگیرید...من عشق پر شورهمه لحظه هام پروردگارنازنینمه که نمیذاره محتاج این خاک وعشق هاش بشم.اینجامیام تمرین جمله سازی...خوش اومدی به وبم ...سلام.
آخرین مطالب
پيوندها
  • قلب تنها
  • بهاره
  • ساغروساقی
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان من وخدایی که فقط خودش میداندکیست... و آدرس shahnazi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


Alternative content


دلواپس خودمم...
مدتهاست بیمارمقیم بخش مراقبتهای ویژه ام




وضعیت نامعلومی دارم...تاب میخورم درآغوش خودم کنارمهتاب شبهای این تابستان..دربن بست افکارم یگ گرم دوست میخواهم...بیاید بماند ونرود مگروقتی مرگم حتمی شد.



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

دلم بی حدوحصرآغوش میخواهد...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

میایی باهم قدم بزنیم ؟...تمام زندگی هایمان راتا به پیری؟...کنارسلام هایت...صبح بخیرهایی که ...دارم دیوانه میشوم...یک هست...یک بودن...به رنگ سپید میخواهم.



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

زودی بیا...درآغوشم بگیر..گمم کن...تا خوب شوم....(م.شهنازی)



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

دراین بلوای سکس ولب بازی وآغوش عشقهای خیابانی...تنهایی امن ترین آرزویی است که به آن رسیده ام...وقتی رنگ چشم ومدل مو ومارک پیراهنت تورا ازلیست دوست داشتن های او حذف میکند بگذارتنها باشی ...درشهربیداد میکند خیانت ودروغ ودوستت دارم هایی که درکنج هرپاساژتمام میشوند.(م.شهنازی)



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

داردبساط آتش بازی اخرسال به پامیشود...من هم دردلم چهارشنبه سوری دارم امسال...خیلی هاراخواهم سوزاند...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

درست شبیه شب عیدی که پولی نداری...بی آغوشی عجیب عذابمان میدهد...من ودلم را گفتم.



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

دل بسته ام..به همین وب...به همین شلخته آمدن ها وسخت رفتن ها..به مین چرت نوشتن ها..به همین کامنت های تبلیغ گرفتن ها...به دوستت دارم شنیدن ونماندن ها...همه چیزعجیب مسخره است این روزهای اسفند..بارسلونامیبازد...آبی هادرلیگ صدرنشین میشوند ومن هنوزهم بی آغوشم...هه...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

بی آغوشی میگذرانم این روزهایی که همه اغوشند...بابغضی وسیگاری وهیچی دیگر.هیچ.آهنگی که دوس دارم رادیوانه کرده ام.ازتکراری گوش دادنش.قلب بی ملاقات



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

پسری سرد...درزمستانی سرد...درروزهای پایانی سال...خوابهایش رادربیداری میبیندوبیداری هایش رادرخواب..حسرت به دل هم آغوشی بایک اوی خاص که نداردش...لب برلبان حسرت میگذاردوبابالشتش تمام جشن هاراسهیم میشود...هی...هی روز...گار.



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

دلم بی نهایت آغوشی میخواهد..ازآن خوبهایش...بعدرقصی برزیلی تاصبح درآنجاآرام بگیرم...مثل کودکی که توپش رابه خانه همسایه انداخت دراوج بازی اش خسته ام.خسته ام ..خسته...م.شهنازی.



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

عشقم...نميدانم توراكجاملاقات خواهم كرد...ايستگاه مترو ....خياباني شلوغ ....جشني دوستانه...ميان دشنامها وبرخوردهاي روزمره جهان سومي ويا در....همين حالاميگويم به داشتنت عجيب محتاجم...لبانم...دستانم...قلبم...روحم...ديروزوامروزوفردايم....بهار91ومن تنهاي تنهاي تنها....خدايابه توربطش نميدهم...آني كه بايدباشداين روزهانيست.



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

زمستان سختی رابی آغوشت گذراندم...بهارراتحویل میگیرم شایدباآمدنش درآغوشت تحویلم بگیری باشاخه گلی ازگل همیشگی ام نرگس...خاطرات آغوشت...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

نیازی به دستان منت دلی  نیست...بادست خودم خودمو میسازم...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

kkمیترسم تواین دلهره هام یه خنده ای بیاد همه روزهام روببره وفردااینقدربرام خاطره بسازه که وقتی یه روزصبح گذاشت ورفت خاطره های فرداش همه خنده هامون روجبران کنه..لعنتی خاطره های فردا...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

آغوش من خیلی وقت تنهاست...دقیقا ازامروزکه مادرم منو کشیدتوآغوشش وگفت:چقدرازدیروزسردترشدی...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

بزرگ

بی توبزرگ شدم...حسرتم اینه کاش مونده بودی تاباهم بزرگ میشدیم.



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

نننفلسفه ومنطقی که سوم دبیرستان خوندم اینجا توی اومدن وبه دورانداختنت به دردم خورد...بودنت توزندگیم شایدفلسفه ومنطقش این بودکه بفهمم گاهی آفرینش وطبیعت هم بی شعوری داری وتو بیشعوری آفرینش بودی..ذهن هرزه ات آزارم میداد..جسم پاک این روزهابی ارزش ترین موجودی حساب هرآدمیزادی به حساب میاداماتواونم نداشتی...شایدم من خودخواه بودم وآغوشت روفقط واسه خودم میخواستم...من که رو مدنیستم شایدچندآغوشی این روزهامدشده...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

این روزهاخیلی زودتموم میشی یاشایدم زودفروخته...خیلی ها تا دل شیک تری میادمثل خیارحراجت میکنند....لعنت به مرام ارزون فروش ها.


 




































این بودانشای من....



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

بیازودتر خودت رابرسان آهای فلانی که نمیشناسمت ونمیدانم ازکدام چهارجهت اصلی جغرافیای چهارم دبستانم میایی..بیا تا برایت دنیادنیا دلخوشی نقاشی کنم ..بیا ازدلخوشی های این مردم جدا شویم وکناربازوان به افق فلش خورده ام برایت طرح ساده بودن زیادی را مطرح کنم ومدتی بعدبیخیال معادله های ترم دومی ها اثباتش کنیم..من دیوانه بودن را به سطل آشغال بودن هایم ریخته ام میخواهم تا بی نهایت آسایشگا ه های روانی ها بروم وآنجاراهم مثل رهگذری ردشوم تا الگویی باشم برای تمام بچه هایی که ازذوق شب عیدشان تاصبح بیدارمیخوابند...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

آی خداخیلی ها یابعضی ها چی فکرمیکنند؟خسته شدم ازاین همه قانون نکبت بار توی این چارچوب پوسیده زندگیشون...دلم هیچی نمیخواد..احترام وقانون وتمکین وشهروندنمونه ووجدان ارزونی زبون های چرب خودشون..زندگیم وروزهای خیلی کم باقی موندش رو خودم میدونم چطوری بسوزونم وپس نیایدجلو که همتون مثل همید..میدونم همیشه میگن ومیگیم ومیگید که نه از خاندان دروغ ونامردی وهرزگی هستیدونه ازخاندان اولیا همیشه عاشق خدا...اما تورو خدا احساس تهوع رو دوباره به دلم راه ندید از بودنتون...لاف مرد ومردی ودختروزن پاک ونجیب حالم رو ازاین نوشتن هم بهم میزنه پس حالا که خودتون نیستید بی زحمت زحمت روکم کنید و:هری به سلامت...من خودمم ..بایه لب سردومحتاج داغی یه آغوش که خودش باشه..جهنم یابهشت مقصدخودمه پس همسفرم خودش میاد ..جون خداتون:ب ی خ ی ال .



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

دل به دریای بی خیالی هازده ام بیا...ییی



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

romantic.www.esfpic.ir  %20%289%29 زیباترین خلوت های عشاق

دنیا دنیاهم تنهاباشم..باتووآغوشت همه دنیا برایم دنیادنیارسیدن وخوشبختی میشودباورکن..دنیادنیاعشقم باش.



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

romantic.www.esfpic.ir  %20%284%29 منظره های احساساتی

بگذار باهم تمام شویم..من وتو وغروب آفتاب وآرامش رودخانه...شایدباسپیده صبح دوباره باهم متولدشدیم..



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

 

عشق ملموس

.

.

.

 مرا ببخش که عشق  ِ ناملموس را نمی فهمم

شبیه آزادی همراه با زندان های اندیشه

مثل پرستیدن خدا و چسبیدن به یک ضریح

و درست به همان نفهمی  ِ تحریم و پیشرفت

که باید این پوزش مرا بپذیری

وقتی یک " کاملا نفهم " عاشق تو می شود 

شرمنده است از یک گذشته ی آنتیک

عذرخواهی می کند از نداشتن  ِ آینده ای درخشان

 و تو را بی لمس

نمی فهمد

نه اینکه نمی خواهد

خنگولانه مطلب را نمی گیرد

 شبیه  ِ وعده های حوری و جوی های شیر و عسل

که " افلا تعقلون " چه می شود

وقتی تو هستی


و عسل با تو عسل می شود

بهشت هم ارزانی همه ی فهمیده ها

که استدعا دارم کمی مرا تحمل کنید

اندکی تساهل و کمی تسامح

وقتی مسدود کردن  ِ بلاگ  ِ یک " کاملا نفهم "

مثل جنگیدن برای ناملموس ترین پدیده هاست

و نبرد با ذهنیت ها

کوبیدن آب در هاون است

که اندیشه مسدود نمی شود

عشق

آزادی

و امید

ف ی ل ت ر نخواهد شد

حالا حتی اگر هزار تنگه را ببندید

تنگ در آغوش گرفتن را عشق است  

 

خواهش می کنم مرا ببخشید که اینقدر زمینی هستم

شاید هم کمی  سیب زمینی

لطفا چنگال هایتان را غلاف کنید

لمس تان به  پوست  ِ من

بی نمک  ِ  دوست داشتن

خیلی توی ذوق می زند

و روغن  ِ رابطه های چرب

کلسترول  ِ هرزگی را بالا می برد

که من

بی دوست داشتن

حتی بوسیدن را مجاز نمی دانم

و بی عشق

خود ار ضایی را پسندیده تر از همبستر شدن

 

مرا ببخش که تو را خداگونه دوست دارم

اما خداگونه نمیتوانم بنویسم

که خدای من

ملموس تر از آن است که به واژه بیاید

.

.

.

عشق ملموس

 



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

به تمام معشوقه های دنیابگوییدهروقت دلشان خواست بروند ..ماحالمان خوب است..بادلهره ای وسیگاری وبغضی ادامه میدهیم.

خوب



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

لبانم چه دنیای بدی دارد بی تودنیایش...سرد سرد سرددنیای ...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

میری برو بی وجدانیت را فهمیده ام ازدوردستهای نبودنت اما بی انصافی نکن این تیرآخرراشلیک کن نیمه جان رهایم کنی تاسپیده صبح زجرکشیدنم خداراهم می آزاراد...بخاطرآرامش خدایت شلیک کن...



برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

نذر کــَـــردم

 

سفره ای پهــن کـُنم

 

از حــَـــ ـــ ـرف های نگفتــه ی دلم .. ....





برچسب:, :: ::  نويسنده : قلب بی ملاقات

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد